از خاورمیانه جدید « رایس» تا درماندگی مقابل جبهه مقاومت
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۱۸۵۹۶
فارس پلاس؛ حسن رشوند در یادداشتی نوشت: از زمانی که برای نخستین بار کاندولیزا رایس، وزیر وقت امور خارجه امریکا بهجای واژه قدیمیتر و البته غلط «خاورمیانه بزرگ»، اصطلاح «خاورمیانه جدید» را در تلآویو در ژوئن ۲۰۰۶ مطرح کرد، ۱۸ سال میگذرد. علت این نامگذاری جدید در آن مقطع این بود که بعد از ۱۱ سپتامبر، حوزههای مختلفی در منطقه غرب آسیا درگیر جنگ و کشمکش شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بود که پیش از بهار عربی در ۲۰۱۱، ایده «خاورمیانه بزرگ» که به طرح «خاورمیانه جدید» تغییر ماهیت داده بود، بر ایجاد هلالی از ناآرامی شکل گرفته بود که از لبنان، فلسطین و سوریه شروع میشد و به سمت عراق، ایران و مرزهای ناتو در افغانستان گسترش مییافت.
در آن مقطع این هرجومرج ساختاری، شرایط جنگ و درگیری را در کل منطقه ایجاد میکرد که فرصت مناسب را در راستای بهرهبرداری رژیم صهیونیستی وامریکا از وضعیت شکننده منطقه فراهم میکرد تا بتوانند نقشه خاورمیانه را بار دیگر براساس نیازها و اهداف ژئوپلیتیک خود ترسیم کنند. پس از بهار عربی در ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴، ساختار منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به شکلی تغییر پیدا کرد که با از میان رفتن برخی از همپیمانان منطقهای واشینگتن، طرح خاورمیانه جدیدی در قالب آشوبسازی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا نه با حضور مستقیم امریکا، بلکه با استفاده از نیروهای گریز از مرکزی مانند القاعده، داعش و جبهه النصره دنبال شد.
با وجود تفاوت عملکرد امریکا در قبال اجرای طرح خاورمیانه جدید در دورههای بوش پسر، اوباما و ترامپ، مخرج مشترک همه دولتهای ایالات متحده روی روند تنشزایی در منطقه با ابزارهای مختلف بود که بسته به اقتضائات مکانی و زمانی، نحوه بهرهگیری از ابزارها و بازیگران تفاوت میکرد. در همان دورهای که رایس از خاورمیانه جدید گفته بود، غرب آسیا جنگ حزبالله و رژیم صهیونیستی را در تابستان ۲۰۰۶ یعنی همان جنگ معروف ۳۳ روزه تجربه میکرد و قبلتر از آن، حمله امریکا به عراق و پیشاز آن افغانستان صورت گرفته بود. بنابراین منطقه در یک التهاب کمسابقه به سر میبرد تا جایی که رایس، با شنیدن صدای انفجار در جنگ ۳۳روزه، آن را درد زایمان تولد خاورمیانه جدید معرفی کرد.
اما سؤال این است که با وجود آنکه ۱۸ سال از طرح خاورمیانه جدید میگذرد، چرا تاکنون این طرح محقق نشده است و برعکس، روند تحولات به گونهای رقم خورده که اسرائیل ۱۰۰ روز است که در غزه با همه ابزار و ادوات و نیروهای ویژه همچون تیپ گولانی خود وکمکهای چند ده میلیارد دلاری و تسلیحاتی امریکا و دیگر شرکای منطقهای و فرامنطقهای با گروهی که به ظاهر فاقد امکانات خاص است میجنگد ولی نتوانسته پیروز از میدان جنگ نابرابر و ظالمانه غزه بیرون بیاید. دلیل آن را باید در جای دیگری جستوجو کرد که اتفاقا ریشه در همان چیزی دارد که رایس و دیگر مقامات امریکا و رژیم صهیونیستی خوشحال از ایجاد آن بودند. آن روزکه امریکایی ها، گروههای تروریستی داعش، جبهه النصره و ... را ایجاد کردند و بعدها افرادی همچون هیلاری کلینتون، وزیر خارجه اسبق امریکا با افتخار گفتندکه ما داعش را ایجاد کردیم، تصور نمیکردند با این اقدامات غیرسازنده و تخریب کننده خود در منطقه، کنشگران جدیدی را به میدان خواهند آورد. این واقعیت را باید پذیرفت که داعش در سوریه از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ به مدت هشت سال کنشگری میکرد. هرچند کنشگری داعش تخریب کننده، خانمانسوز و هماهنگ با سیاستهای امریکا و رژیم صهیونیستی بود. اما باید قبول کنیم که داعش کنشگری میکرد.
امریکاییها تصور میکردند با ایجاد برخی گروههای تروریستی خلقالساعه و مدیریت آنها میتوانند خاورمیانه جدید مورد نظر خود را شکل دهند، اما هیچ گاه فکر نمیکردند چنان گرفتار وضعیتی شوند که بیرون آمدن از آن با کشته شدن صدها صهیونیست و معلولیت بیش از ۴ هزار نفر نظامی و صدها اسیر در نبرد طوفان الاقصی مواجه شوند.
از اشتباه ۲۰ سال پیش امریکاییها گروههای مقاومت درس گرفتند و توانستند حرکتی را شروع کنند که برکات آن روز به روز بیشتر نمایان میشود. سه ماه جنگیدن و مقاومت حماس در برابر صهیونیستها در غزه، شلیک موشکهای حزب الله لبنان به مناطق شمالی سرزمینهای اشغالی با هدف کمک به حماس، زدن روزانه پایگاههای امریکا در خاک عراق تا مناطق نفتی امریکا در «العمر» و «التنف» سوریه از سوی حشدالشعبی عراق تا حملات مکرر حوثیها به کشتیهای حامل محموله به سرزمینهای اشغالی بیانگر یک واقعیت است و آن اینکه امروز دیگر امریکا، رژیم صهیونیستی و قدرتهای بزرگ جهانی تنها «کنشگر» نیستند. امروز این حماس و جهاد اسلامی در سرزمینهای اشغالی، حزب الله لبنان، حشدالشعبی عراق، انصارالله یمن و حتی گروههای کوچکتر همراه مقاومت در منطقه است که کنشگری میکنند. امریکاییها و همه قدرتهای سلطه که تا دو دهه پیش خود را کنشگر بلامنازع جهان و منطقه خاورمیانه میدانستند، باید فهمیده باشند کنشگران، محیط کنش، نوع کنش و ابزار کنش دیگر در دست آنها نیست، بلکه دست کسانی است که ۱۰۰ روز است رژیمی تا بن دندان مسلح را در باریکهای به وسعت ۳۶۵ کیلومتر مربع یعنی غزه گرفتار ناوهای امریکا را با شلیک موشک به کشتیهای اسرائیلی در باب المندب و دریای سرخ زمینگیر کرده و امریکا را در عراق برای امنیت مراکزش به التماس واداشته و اسرائیل را در شمال مناطق اشغالی در مقابل حملات روزانه حزب الله به وحشت انداخته و مجبور به ترک شهرکهای خود کرده است.
امروز خاورمیانه جدید یا همان غرب آسیای جدید را این کنشگران میدانی مقاومت هستند که شکل داده و مدیریت میکنند نه طرح خانم رایس یا توافقنامه ابراهیم نخست وزیر در حال غرق شدن رژیم صهیونیستی. جریان مقاومت که اکنون میدان دار نبرد همزمان با اسرائیل، امریکا و دولتهای غربی و مرتجعین منطقهای است هر روز بالندهتر از گذشته عمل میکند و با مدیریت میدان کنش و البته سوار شدن بر دو بال «توکل» و «صبر» نوید دهنده پیروزی نهایی است.
پایان پیام/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: خاورمیانه فلسطین عراق رژیم صهیونیستی خاورمیانه جدید امریکایی ها منطقه ای حزب الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۱۸۵۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه مشترک حماس، جهاد اسلامی و جبهه مردمی برای آزادی فلسطین
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از وبگاه شبکه خبری قدس، گروههای فلسطینی حماس، جهاد اسلامی و جبهه مردمی برای آزادی فلسطین پس از دیدار رهبرانشان بیانیه مشترکی صادر و در آن مقاومت اسطورهای و اراده پولادین و عزم قاطع ملت فلسطین را ستودند.
در این بیانیه آمده است: ما مقاومت اسطورهای، اراده پولادین و عزم قاطع ملت فلسطین را که به جهان ثابت کرد هرگز مقهور نمیشود، میستاییم.
ما در نشست مشترک تلاشهای صورت گرفته برای توقف تجاوز ارتش صهیونیستی به غزه و تحقق خروج فوری، کامل و جامع نظامیان صهیونیست از غزه و همچنین آزادی اسرا و راههای تضمینی کاهش درد و رنج ملت فلسطین را بررسی کردیم.
ما بر ضرورت توسعه و گسترش همکاری ملی و میدانی برای ناکام گذاشتن توطئههای رژیم اشغالگر و تحقق اهداف مردم فلسطین و امید آن به آزادی، استقلال و بازگشت (آوارگان) تاکید کردیم.
ما بر ضرورت رایزنی ملی در مسیر تقویت وحدت مردم فلسطین و استفاده از این مقاومت اسطورهای با هدف انعکاس مثبت آن بر شاکله موسسه ملی فلسطین تاکید کردیم.
ما به مردم فلسطین در غزه، در قدس و در کرانه باختری رود اردن و در داخل اراضی اشغالی و همچنین فلسطینیان در سراسر جهان درود میفرستیم.
ما اوضاع اسرای فلسطینی در زندانهای رژیم صهیونیستی را بررسی کردیم و بر تحقق مطالبات مردمی از جمله دستیابی به توافق جدی و شرافتمندانه تبادل اسرا تاکید داریم.
ما نقش مردم و امت عربی را در حمایت از مبارزه ملت فلسطین ونقش حمایتی ازادگان جهان در شهرها و پایتختها و دانشگاهها که در دفاع از مردم و آرمان فلسطین و دفاع از انسانیت در برابر نسل کشیهای مجموع استکبار جهانی از هیچ تلاشی دریغ نورزیدند ارج مینهیم.
ما به وجود جبهههای حامی مقاومت در لبنان و یمن و سوریه و عراق و ایران و تلاش آنها برای توقف تجاوز نظامی به ملت فلسطین افتخار میکنیم و به آنها سلام و درود میفرستیم. ما همچنین بر ادامه و گسترش رایزنیها با سایر گروههای فلسطینی در داخل و خارج به توافق رسیدیم.